دين وفطرت
تبعیض مثبت نسبت به زن

تبعیض مثبت نسبت به زن

تبعیض مثبت نسبت به زن

چون مسیحیت دچار تحریف شده، غربی ها برای یافتن پاسخ برخی سوالات به حقایق اصلی یعنی فطرت، روی آورده اند. این هم به قرآن و سنت بسیار نزدیک است. چون خداوند دین درست را در قرآن چنین توضیح داده است:

أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ

پس روى خود را با گرايش تمام به حق به سوى اين دين كن با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است آفرينش خداى تغييرپذير نيست اين است همان دين پايدار ولى بيشتر مردم نمى ‏دانند  (سوره روم 30/30)

پس می توان گفت که دین درست فطرت، یعنی تمام قوانین همگون با خلقت است. این قوانین را می توان از آیات نازل شده و خلق شده آموخت. آیات نازل شده همان قرآن است. آیات خلق شده، تمام نظام جاندار و بی جان در طبیعت است. غربیها با مطالعات در مورد آیات خلق شده به برخی حقایق دست یافته اند. و یکی از اینها حمایت از حقوق زنان و تبعیض مثبت نسبت به آنها است. خداوند از زنان حمایت کرده و چنین می فرماید:

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا

مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏ كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏ كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است (سوره نساء 4/34)

می توان راجع به حمایت از حریم زن این آیات را مثال زد:

وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا

و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مى‏ شوند چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانه ‏ها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى براى آنان قرار دهد   (سوره نساء 4/15)

وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

و كسانى كه نسبت زنا به زنان شوهردار مى‏ دهند سپس چهار گواه نمى ‏آورند هشتاد تازيانه به آنان بزنيد و هيچگاه شهادتى از آنها نپذيريد و اينانند كه خود فاسقند (سوره نور 24/4)

وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ* وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَيَدْرَأُ* عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ* وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ

و كسانى كه به همسران خود نسبت زنا مى‏ دهند و جز خودشان گواهانى [ديگر] ندارند هر يك از آنان [بايد] چهار بار به خدا سوگند ياد كند كه او قطعا از راستگويان است* و [گواهى در دفعه] پنجم اين است كه [شوهر بگويد] لعنت‏ خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد و از [زن] كيفر ساقط مى ‏شود در صورتى كه چهار بار به خدا سوگند ياد كند كه [شوهر] او جدا از دروغگويان استو [گواهى] پنجم آنكه خشم خدا بر او باد اگر [شوهرش] از راستگويان باشد*(سوره نور 24/6-9)

اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ* لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ* لَوْلَا جَاؤُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ

*بلكه براى شما در آن مصلحتى [بوده] است براى هر مردى از آنان [كه در اين كار دست داشته] همان گناهى است كه مرتكب شده است و آن كس از ايشان كه قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابى سخت ‏خواهد داشت* چرا هنگامى كه آن [بهتان] را شنيديد مردان و زنان مؤمن گمان نيك به خود نبردند و نگفتند اين بهتانى آشكار است*

چرا چهار گواه بر [صحت] آن [بهتان] نياوردند پس چون گواهان [لازم] را نياورده‏ اند اينانند كه نزد خدا دروغگويانند.

(سوره نور24/11-13)

همان طور که در آیات بالا گفته شد خداوند به ناموس و عفت زن اهمیت ویژه ای قائل است و خدایی که حتی نزدیک شدن به زنا را منع کرده می فرماید برای اثبات زنای یک زن باید حتما چهار شاهد وجود داشته باشد و شخصی که به ناموس زنی افطرا زده تا زمانی که چهار شاهد را نیاورد خودش به جرم تهمت محکوم می شود. و برای اینکه زنان هم از این موضوع سوءاستفاده نکنند چنین می فرماید:

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا

مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏ كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏ كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است. (سوره نساء 4/34)

در این مورد حمایتی از مردها وجود ندارد. در کتب فقهی از احکام مربوط به زنها برای احکام مربوط به مردها استفاده شده است.

غربی ها ادعای حمایت از حقوق زنان را دارند؛ اما چون آنها منفعت کوتاه مدت را بر منفعت بلند مدت ترجیح دادند، زنا را گناه به حساب نیاورده و با این کار بزرگترین بدی را به زنان کرده اند. چون خوب و بد را با هم آمیخته اند، در این موارد نمی توان از نظر آنها استفاده کرد.

غربی ها از نظر مطالعات آفرینش جلوتر به نظر می رسند، اما چون این اطلاعات را با تطبیق با قرآن پیش نبرده اند، رفته رفته با شکست مواجه می شوند.

متاسفانه مسلمانان خواندن و "فهمیدن" قرآن را رها کرده اند. از آنجا که علمای دین مطالعات قرآن را با آیات خلقت تطابق نداده اند دچار مشکلات زیادی می شوند که از جمله آنها مسئله زن در اسلام است.

مثلا اگر به زنی تجاوز شده باشد و او شکایت کند، باید چهار شاهد داشته باشد، وگرنه به جرم تهمت و افترا محکوم به هشتاد ضربه شلاق شده و دیگر شهادتش مورد قبول قرار نمی گیرد. چونکه مسلمانان، نظر فقها را بر قرآن و سنت ارجعیت داده اند، و در نتیجه جایی که حق با زن است بر علیه زن می شود.

در نتیجه تا انسانها دیدگاهشان را تغییر ندهند، تغییر قوانین نقشی در بهبود موقعیت زنان نخواهد داشت.

پروفسور دکتر عبدالعزیز بایندر

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید