دين وفطرت
یک اشتباه دیگر در فهم قرآن کریم

یک اشتباه دیگر در فهم قرآن کریم

یک اشتباه دیگر در فهم قرآن کریم

اکثر علما  برای اثبات حجیت امر و نهی پیامبر (ص) را این تکه از آیه را به عنوان دلیل می آورند:

وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا [1]

آنچه پيامبر شما را دهد آن را بپذيريد و آنچه شما را از آن بازدارد، از آن دست بداريد

باید دانست که آیات قرآن را با تقطیع کردن نمی شود صحیح تفسیر کرد. در حالی که برای حجیت سنت رسول (نه نبی! توجه کنید) آیه

ا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا [2]

اي كساني كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد فرستاده  خدا و صاحبان امر را، و هر گاه در چيزي نزاع كرديد آنرا به خدا و پيامبر ارجاع دهيد اگر ايمان به خدا و روز رستاخيز داريد، اين براي شما بهتر و عاقبت و پايانش نيكوتر است.

اما آن آیه که از سوره حشر تقطیع کردند از این قضیه است. وقتی دشمنان تسلیم می شوند و مال و ثروت را در اختیار مسلمین می گذارند، آن را فیء می گویند. و در آیه راجع به آن بحث می شود:

وَمَا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ* مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ * لِلْفُقَرَاء الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ * وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [3]

آنچه را خدا به رسولش از آنها (از يهود) بازگرداند چيزي است كه شما براي به دست آوردن آن (زحمتي نكشيديد) نه اسبي تاختيد و نه شتري، ولي خداوند رسولان خود را بر هر كس بخواهد مسلط مي‏سازد، و خدا بر هر چيز قادر است* آنچه را خداوند از اهل اين آباديها به رسولش بازگرداند از آن خدا، و رسول، و خويشاوندان او و يتيمان، و مستمندان، و در راه ماندگان است، تا (اين اموال عظيم) دست به دست ميان ثروتمندان شما نگردد، آنچه را رسول خدا براي شما آورده بگيريد  و آنچه را از آن نهي كرده خودداري نمائيد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديدالعقاب است* اين اموال براي مهاجراني است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بيرون رانده شدند، آنها فضل الهي و رضاي او را مي‏طلبند، و خدا و رسولش را ياري مي‏كنند، و آنها راستگويانند* براي كساني كه در «دارالهجرة» (سرزمين مدينه) و در خانه ايمان، قبل از مهاجران، مسكن گزيدند، آنها كساني را كه به سويشان هجرت كنند دوست مي‏دارند و در دل خود نيازي به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمي‏كنند، و آنها را بر خود مقدم مي‏دارند هر چند شديدا فقير باشند، كساني كه خداوند آنها را از بخل و حرص نفس ‍ خويش بازداشته رستگارند.

اگر آیات را باهم با در نظر گرفتن قرینه نگاه کنیم، روشن خواهد شد که آن قسمت از آیه (که اکثر علما به عنوان حجیت سنت می آورند) هیچ ربطی به آن چه که ادعا می کنند ندارد و بحث در باره غنیمت و نحوه تقسیم آن از طرف پیامبر (ص) است.

 

 

 


[1]  حشر 7؛

[2]  نسا 59؛

[3]  حشر 6-9؛

نظریه ها

  • سلام علیکم
    ببخشید لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید ؟
    1.چطوری میتوان تشخیص داد که امر برای وجوب است یا سنت ؟
    2. چطوری میتوان تشخیص داد که نهی برای حرام است یا مکروه ؟
    3.چرا احادیث مثل قرآن در یه کتابی جمع آوری نشده اند ؟
    4.فرق بین رسول و نبی و امام چیست ؟
    5.منظور از اولی امر منکم کیست ؟
    6.با این مفروضاتی که بیان کردید میتوانیم استدلال کنیم که قد فصل لکم … (سوره انعام آیه 119) هم فقط در مورد (و چرا از چیزهایی که (هنگام ذبح) نام خدا بر آنها برده شده نمی خورید؟! حال آنکه (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده، به روشنی بیان نموده است!) است و نمیتوان به عنوان قاعده ی کلی برای هر شی به آن استناد کرد ؟
    با تشکر از شما

    • وعلیکم السلام

      1. در اصل امر برای وجوب دلالت می کند، الا اگر قرینه ای باشد می توان گفت که بر استحباب دلالت می کند

      2. نهی هم همین طور در اصل بر حرمت دلالت می کند، اما اگر  قرینه باشد، می تواند بر کراهت هم دلالت کند

      3..   . احادیث عبارت از فعل، قول  یا تقریر شیامبر است که آن را مواجه شدگان با پیامبر (ص)از طروق مختلف نقل کردند اما قرآن وحی الهی است و از طرف خود خداوند حفط می شود کلا حدیث با قرآن قابل مقایسه نیست.

      4. فرق بین نبی و رسول را در مقاله نوشته بودیم/ می توانید به http://www.dinwefetrat.com/?p=1456

      5. اولی الامر منکم یعنی صاحبان امر یعنی مسؤلان رهبران شما. از طرف دیگر خداوند می فرماید فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ

      یعنی در نزاع امر باید به خداوند  واگذار شود

      6. سوال تان را خوب متوجه نشدیم

      موفق باشید

  • سکوت نشانه باطل بودن هر ادعاست چرا سوال رو حذف میکنید و پاسخ نمی دهید اگر اشتباه کردید اعتراف کنید و اعلام کنید که ما اشتباه کرده ایم هدف ما حق و حقیقت است نه برد و باخت چرا بدون علم مردم را گمراه می کنید از خدا نمی ترسید من این همه که با شما که درگیر هستم و نمی توانید من رو قانع کنید دلیلش این است که من به خداوند و جزا و پاداش روز قیامت ایمان دارم و از خدا می ترسم وگرنه می تونستم این مطلبی که شما ذکر کرده اید بدون چون و چرا قبول کنم ؟
    منتظر جواب هستم

  • با عرض سلام مجدد

    بابت پاسخ به سوالات بنده ازتون ممنونم ولي سه سوال ديگر هم دارم(به عنوان خاتمه)، در رابطه با اينکه شما فرموده بوديد: ما کرارا  در باره اين مسأله با شما بحث کرديم و جواب تان را نوشتيم ،اما ظاهرا شما قانع نشديد.لذا ادامه دادن  اين مسأله را بي فايده يافتيم کمال تشکر دارم ولي اين سه سوال را به عنوان خاتمه بحث مطرح کردم تا در اين مورد شبهه برايم باقي نماند  لطفا به خاطر خداوند (جل جلاله) شفاف و با توضيح کافي دليل معتبر و صحيح  به اين سوالات پاسخ دهيد هدف من از مطرح کردن اين سوالات تحريم کردن آن نيست بلکه مي خواهم اين قضيه را برايم روشن کنيد و قصد ديگري ندارم سوالات به اين قرار است :

    با توجه به اينکه شما مي گوييد امر در اصل امر براي وجوب است مگر اينکه قرينه اي وجود داشته باشد پيامبر اسلام صلي الله و عليه و سلم در باره گذاشتن ريش ميفرمايند :(خالفوا المشرکين وفروا الحي و احفو الشوارب)صحيح بخاري : يعني با مشرکين مخالفت کنيد و ريش را بگذاريد و سبيل را کوتاه کنيد.کلمه وفروا در اين حديث دال بر وجوب است چون به صورت امر آمده است مگر اينکه قرينه اي وجود داشته باشد حالا بنده از شما استادان عزيز مي پرسم که آيا قرينه اي  وجود دارد که اين امر دال بر استحباب باشد يا خير. اگر جواب مثبت است بفرماييد دليلتان  را ارائه کنيد و اگر جواب منفي است پس مي توان استدلال کرد که گذاشتن ريش واجب است نه سنت .

    بعضي ها مي گويند اينکه گذاشتن ريش که در کنار بعضي مستحبات ذکر شده(خصال فطري) دليل بر مستحب بودن آن نيست چون ختنه هم در بعضي روايات در کنار بقيه خصال فطرت ذکر شده است ؟

    امر فطري يعني چه ؟لطفا بيشتر توضيح دهيد

    تو رو خدا فقط به اين سوالات پاسخ دهيد و سوالات ديگري را مطرح نکنيد سعي کنيد به صورت شفاف و درج آيات و روايت مشابه به اين موضوع پاسخ دهيد تا توانسته باشيد اين بنده خدا را قانع کرده باشيد.اجرتان با خدا

    جزاک الله خيرا کثيرا

    با تشکر از شما 

    • وعلیکم السلام و رحمة الله

      دوست گرامی از ابراز احترام شما بسیار سپاس گذاریم.

      اما جواب سوال شما: 

      ما وقتی گفتیم امر دال بر وجوب بودن است، الا مع القرینه . منظور مان امر یا نهی که در قرآن کریم آمده ، نه افعالی که در احادیث آمد. اما آن چه که فرمودید خصال فطری و در حدیث آمده ما آن حدیث را صحیح نمی دانیم. چرا که کوتاه کردن موی سر هم آن موقع باید از این امور باشد.   پیامبر (ص هم موهایش را رها می کرد که بلند باشد و هم می تراشید. )

      و یا رنگ می کرد

      .خلاصه در اصل محور در فتاوی ما  قرآن کریم می باشد. 

      امیدواریم شما را قانع کرده باشیم. موفق و مؤید باشید

  • سلام

    اگرآن طورکه شمامیگویید آیه راجع به فی  باشد این ام ونهی مربوط به مسلمانان زمان پیامبر میشود نه مسلمانان کنونی.

    درصورتی که امر ونهی قرآن برای تمام مردم ودرهمه زمان هاست.اگراین مطلب رابپذیریم آن وقت قرآن راکتاب هدایت دانسته ایم واگرمطلب شمارابپذیریم قرآن کتاب قصه است

  • سلام
    من واقعا نمیفهمم شما چطور میخواهید فقط به کمک قرآن و بدون کمک احادیث فتوی بدید
    قرآن کتاب بسیار پر عظمتیه برای تحلیل آن نیاز به کمک از طرف خود خداوند یعنی راهنمایی های پیامبر وائمه است
    اگر از احادیث استفاده نشود امکان دارد هر کسی چند آیه محدود مورد نظر خود را بیان و سوء استفاده کند اما حدیث پیامبر یعنی سخن کسی که بر تمام قرآن مسلط است و بر ما حجیت دارد

    • با عرض سلام
      اگر از آن روشی که خود خداوند به ما یاد داده است پیش برویم هیچ مشکلی پیش نمی آید/ ارچاع متشابهات به محکمات و عقل سلیم. اما شما با این ادعا تان در اصل به قرآن توهین می کنیدسوره قمر را بخوانید سوره فصیلت و خیلی از آیات دیگر. مشکل شما ها این است که فکر می کنید خداوند یک قرآن ناقص را نازل کرده و با سنت باید آن نقص پر شود. اما صفت قرآن تبیان لکل شی بودن است.

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید