دين وفطرت
در دین غلو نکنیم!‏

در دین غلو نکنیم!‏

در دین غلو نکنیم!‏
غلو کردن در دین از دیدگاه قرآن چیز ناپسندی است، در آیات قرآن در این ‏مورد چنین آمده است:‏
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن ‏قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ ‏
بگو اى اهل كتاب در دين خود بناحق گزافه‏گويى نكنيد و از پى هوسهاى ‏گروهى كه پيش از اين گمراه گشتند و بسيارى [از مردم] را گمراه كردند و ‏‏[خود] از راه راست منحرف شدند نرويد ‏
در آیه دیگر:‏
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ‏ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ ‏تَقُولُواْ ثَلاَثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي ‏السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلًا
‏ ‏ اى اهل كتاب در دين خود غلو مكنيد و در باره خدا جز [سخن] درست ‏مگوييد مسيح عيسى بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى ‏مريم افكنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و ‏نگوييد [خدا] سه‏گانه است باز ايستيد كه براى شما بهتر است‏خدا فقط معبودى ‏يگانه است منزه از آن است كه براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه ‏در زمين است از آن اوست و خداوند بس كارساز است
لازم به ذکر است که با این که در آیات بالا به اهل کتاب خطاب شده، به ‏طور اولی شامل مسلمانان هم می شود. یکی از مصادیق غلو مسلمانان در دین ‏معصوم مطلق پنداشتن پیامبر است. با این که صراحت آیات عکس این را می ‏گوید و همچنین دلیل عقلی هم عصمت را قبول نمی کند. چه طور کسی که ‏معصوم از همه گناهان باشد، بتواند الگو بشر باشد؟ برای “تمجید” (!) پیامبر ‏اسلام معجزات مختلف را نقل می کنند که آشکارا با آیات قرآن در تضاد است. ‏
در قرآن کریم به روشنی از پیامبر به عنوان بشر عادی یاد شده است که به او ‏وحی نازل می شود:‏
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ ‏وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ ‏
بگو من بشرى چون شمايم جز اينكه به من وحى مى‏شود كه خداى شما خدايى ‏يگانه است پس مستقيما به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد و واى بر ‏مشركان ‏
در واقع خداوند قرآن راتنها معجزه پیامبر عنوان می کند:‏
فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا ‏أُوتِيَ مُوسَى مِن قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ ‏
پس چون حق از جانب ما برايشان آمد گفتند چرا نظير آنچه به موسى داده شد ‏به او داده نشده است آيا به آنچه قبلا به موسى داده شد كفر نورزيدند گفتند دو ‏ساحر با هم ساخته‏اند و گفتند ما همه را منكريم
وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً ‏فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا ‏
و [چيزى] ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان آنها را به ‏دروغ گرفتند و به ثمود ماده‏شتر داديم كه [پديده‏اى] روشنگر بود و[لى] به آن ‏ستم كردند و ما معجزه‏ها را جز براى بيم‏دادن [مردم] نمى‏فرستيم ‏

‏ ‏
وَقَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأَرْضِ يَنبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِّن ‏نَّخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأَنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِيرًا* أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاء كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا ‏كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللّهِ وَالْمَلآئِكَةِ قَبِيلًا * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي ‏السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنتُ ‏إَلاَّ بَشَرًا رَّسُولًا ‏
و گفتند تا از زمين چشمه‏اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم ‏آورد* يا [بايد] براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ‏ميان آنها جويبارها روان سازى*يا چنانكه ادعا مى‏كنى آسمان را پاره پاره بر ‏‏[سر] ما فرو اندازى يا خدا و فرشتگان را در برابر [ما حاضر] آورى *يا ‏براى تو خانه‏اى از طلا[كارى] باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو ‏‏[هم] اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم بگو ‏پاك است پروردگار من آيا [من] جز بشرى فرستاده هستم ‏
و برخی آیات دیگر به صراحت اعلام می کنند که قرآن کریم تنها معجزه ‏پیامبر اسلام بوده است. با این حال انواع روایاتی که از معجزات پیامبر بحث ‏می کند (مثلا جاری شدن آب از لای انگشتان ایشان برای سیراب ساختن ‏یارانشان و یا احترام سنگها به پیامبر وقتی ایشان از کنارشان می ‏گذشتند…)را چه طور می شود توجیه کرد؟ شاید کسی با نیت خوب برای ‏تقویت ایمان نوشت غافل از این که هر اضافاتی در دین، مخصوصا اگر در ‏تضاد با قرآن کریم باشد، به ضلالت سوق می دهد. ‏

‏ ‏

نظریه ها

  • چطور میتوانید به این آیات در مورد پیامبر اعتماد کنید شاید پیامبر غیر معصوم شما دروغ گفته باشد
    اول بروید معنی عصمت را متوجه شوید بعد بگویید چطور کسی که معصوم از همه گناهان است الگوی بشر باشد
    مگر عصمت با الگو بودن در تضاد است؟

    • درسته، کسی که از طرف خداوند معصوم ساخته شده باشد نمی تواند الگو باشد/ الگو باید احتمال اشتباه را داشته باشد که دارد. آیات فراوانی در زمینه اشتباهات پیامبر وجود دارد نادیده گرفتن این آیات عوج و عناد می باشد

  • مثلا کدام آیه
    هیچ کدام از آیات بالا پیامبر را خطاکار نمی دانند
    پیامبر بشر بود
    فرشته نبود
    اما مرتکب خطا و اشتباهی هم نشده
    این یعنی عصمت

    • اگر شما آیات سوره تحریم، عبس و یا انعام را نادیده می گیرید
      ما چه طور می توانیم اثبات کنیم

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید