دين وفطرت
آیا کسی می تواند از قلب دیگران آگاه باشد؟

آیا کسی می تواند از قلب دیگران آگاه باشد؟

استاد، آیا کسی می تواند از قلب دیگران آگاه باشد؟

(پاسخ از آیدین ملایم)

هیچ کسی نمی تواند از آن چه در قلب دیگری هست با خبر باشد حتی فرشتگان و پیامبران.  آنکه دلها را می داند و از غیب باخبر هست فقط خداوند عالم می باشد. خدای متعال در آیه 65 سوره نمل می فرماید:

قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ

“بگو هر كه در آسمانها و زمين است جز خدا غيب را نمى ‏شناسند و نمى‏ دانند كى برانگيخته خواهند شد”

اما بعضی طریقتها، که شما نیک می دانید کدامند،  مدعی هستند که حضرت پیامبر (ص) آنچه در دل انسانها بود می دانست. متاسفانه بسیاری از طریقت ها مانند شيعه در این فکر هستند و می گویند که ائمه و مشایخ آنها قلوب مریدهای خویش را می دانند و می توانند در باره آینده خبر دهند. مثلا اهل طریقت می گوید هنگامی که مرید می خوابد و در حین خواب به کدام طرف حرکت بکند شیخ از آن حرکت نیز باخبر است. اگر به نماز شب برنخیزد آن را نیز شیخ می داند. اهل تشيع نیز ائمه را فوق بشر حساب می کنند، در کتابهای خود مانند بحار الانوار و دیگر نوشته اند “علی و اولادش از فاطمه، بشری مثل دیگران نیستند آنان فوق البشر هستند”. یعنی با تقدیس آنها را در زمره بشر حساب نمی کنند. می گویند: ائمه آنچه در زمین و آسمانها جریان می کند با خبرند. آنچه در آینده جریان خواهد کرد و در گذشته رخ داده است می دانند. و ائمه شاهد همه چیز هستند.

توجه کنید،  شاهد بر همه چیز صفت خداست که آنها به امامان نسبت می دهند. حتی مدعی هستند که ائمه می دانند کی و کجا وفات خواهند کرد. از جمله در اینجا می توانیم نام امام حسین (ع) را ذکر کنیم. آنها می گویند “امام حسین خودش می دانست در کجا شهید خواهد شد. و او عمدا به کربلا رفت که شهید شود. و او باین خاطر شهید شد که امت آینده از او الگو بگیرند”.

البته قصد  ما با این توضیح  آن نیست که به مقام امام حسین (ع) خلل بیاوریم، ما تایید می نماییم که آن حضرت مجاهد بزرگ و شهید بود. اما باید حقیقت را به زبان آورد که حسین (ع) باین خاطر  شهید نشد که در تاریخ بماند و الگو باشد، بلکه با ظالم زمان خود مبارزه می کرد و در این راه به شهادت رسید. ما هم باید مثل او باشیم و همواره با ظالمان مبارزه نماییم و عدالت را برقرار کنیم. ولی نه اینگونه که قران را به کنار بگذاریم و از انسانها نمونه بگیریم.  اگر به آیه 9 سوره احقاف نگاه کنیم خواهیم دید که پیامبر (ص) اینچنین می گوید:

وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ

“و نمى‏ دانم با من و با شما چه معامله‏ اى خواهد شد”

و در جای دیگر قران کریم خدای متعال می فرماید:

مَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ

و كسى نمى‏ داند فردا چه به دست مى ‏آورد و كسى نمى‏ داند در كدامين سرزمين مى‏ ميرد در حقيقت ‏خداست [كه] داناى آگاه است. (لقمان 34)

بله، رسول الله (ص) می فرماید ” انا بکم نذیر  و بشیر” من برای شما  بعنوان یک تذکر  و بشارت دهنده آمدم. ” و انا بشر مثلکم” من مانند شما بشر هستم.

خلاصة کلام این که تقدیس انسانها و به تغییر قوانین الهی منجر می شود. بی شک ما اعمال و کارهای خوب انسانها را الگو و نمونه خواهیم گرفت و آن خوبیها را در زندگیمان تطبیق خواهیم کرد ولی به آنها الوهییت نخواهیم داد. مثل طریقتها و اهل تشیع که آن چننین می کنند. علاوه براین بر ما مردم خوب نمونه و الگو اما مردم بد  نیزعبرت هست.

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید