دين وفطرت

 آیا اُمِّيّ و أُوْتُواْ الْكِتَابَ مفاهیم متفاوتی هستند؟

“”اُمِّيّ” چه کسانی هستند؟  آیا “”اُمِّيّ” و ” أُوْتُواْ الْكِتَابَ” مفاهیم متفاوتی هستند؟

قبل از شروع موضوع  مطرح شده باید مساله مهمی را به درستی بررسی کنیم. باید توجه داشت که نکته اصلی، فهم صحیح آیات قرآن کریم است که بدون آن نمی توانیم حقیقت را درک کنیم.  چون این سرآغاز مشکلاتی است که تاکنون در جهان اسلام بوجود آمده است.

در قران کریم هر دو گروه به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته اند. آیه بعدی مردم را به دو بخش تقسیم می کند:

  • کسانی که کتاب خدا برایشان آمده است
  • امی

فَإنْ حَآجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ، وَقُل لِّلَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ ؟، فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَواْ، وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ، وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ} (آل عمران 3/20)

“پس اگر با تو احتجاج کنند، بگو: من و پیروانم خود را تسلیم امر خدا نموده‌ایم. و بگو با اهل کتاب و با امّیان: آیا شما هم  تسلیم حق شده و ایمان آرید؟ و چنانچه ایمان آرند هدایت یافته‌اند و اگر (از حق) روی گردانند بر تو چیزی جز تبلیغ نیست و خداوند به حال بندگان بیناست”

و کسانی را که کتاب  خدا برایشان آمده است به دو بخش تقسیم کردند؛ اول: کسانی که می دانند در کتابی که برای آنها آمده است چه هست، یعنی کتاب را می فهمند ، دوم: کسانی که کتاب را نمی فهمند.  آیه زیر بیان می نماید که گروه دوم ، یعنی کسانی که کتاب را نمی فهمند ،  همان”امی” هستند:

وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ ٱلْكِتَٰبَ إِلَّا أَمَانِىَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ} (البقرة 2/78)

“و پاره‏ اي از آنها عواماني هستند كه كتاب خدا را جز يك مشت خيالات و آرزوها نمي‏دانند، و تنها به پندارهايشان دل بسته‏ اند!”

خيالات و آرزوهایی که در آیه فوق ذکر شده، نشان می دهد که خواندن کتاب خدا بدون درک و فهم  صاحب خود را به حدس های مبتنی بر خیالات سوق می دهد، و انسان هر چه می خواهد در خیالاتش فکر می کند. و این نوع بیسوادی و عوامی  با دیگر بی سوادها فرق می کند که ممکن است انسان برخی از آنچه را که در کتاب وجود دارد بداند، چون  آیه بعدی بیان می کند که آنها منتظر پیامبر جدید بودند و   او کتاب جدیدی به همراه  خود خواهد آورد. در همان آیه ، خداوند متعال به این افراد می فرماید که کتاب مورد انتظار آنها توسط خاتم الانبیاء نازل شده است و آنها باید به آن  کتاب اعتقاد داشته باشند:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً} (النِّساء 4/47)

“ای کسانی که به شما کتاب داده شده! به آنچه نازل کردیم که تصدیق کننده (تورات و انجیلی) است که با شماست ایمان آورید، پیش از آنکه چهره هایی را محو کنیم، به کفر و گمراهی بازگردانیم، یا چنان که اصحاب سبت را لعنت کردیم، لعنت کنیم؛ و فرمان خدا همواره شدنی است”

ناگفته پیداست که مسئولیت کسانی که کتاب خدا را می دانند بیشتر از کسانی است که آن را نمی دانند. چنانچه در این مورد خداوند متعال می فرماید:

أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ.  مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ. وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا، وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ، أَفَلَا تَعْقِلُونَ. أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ. وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ. فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا[3]، فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ.  وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً، قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ، أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ. بَلَى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ. وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ} (البقرة 2/ 75-82)

“آيا انتظار داريد به شما ايمان بياورند، با اينكه عدهاي از آنها سخنان خدا را مي‏شنيدند و پس از فهميدن آنرا تحريف مي‏كردند در حالي كه علم و اطلاع داشتند. هرگاه با مؤمنان روبرو شوند گویند: ما نیز ایمان آورده‌ایم؛ و چون با یکدیگر خلوت کنند گویند: چرا دری که خدا از علوم به روی شما گشوده به روی مسلمانان باز می‌کنید تا به کمک همان علوم با شما نزد خدایتان محاجّه کنند؟ چرا راه عقل و اندیشه نمی‌پویید؟ آیا نمی‌دانند که خدا بر آنچه پنهان داشته و یا آشکار کنند آگاه است؟ و پاره‏ اي از آنها عواماني هستند كه كتاب خدا را جز يك مشت خيالات و آرزوها نمي‏دانند، و تنها به پندارهايشان دل بسته‏ اند! واي بر آنها كه مطالبي با دست خود مي‏نويسند سپس مي‏گويند: از طرف خدا است تا به بهاي كمي آن را بفروشند، واي بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و واي بر آنها از آنچه از اين راه به دست مي‏آورند! و گفتند هرگز آتش دوزخ جز چند روزي به ما نخواهد رسيد، بگو آيا پيماني نزد خدا گرفته‏ ايد؟! چون خداوند هرگز از پيمانش تخلف نمي‏ورزد، يا اينكه چيزي به خدا نسبت مي‏دهيد كه به آن علم نداريد؟! آري كساني كه تحصيل گناه كنند، و آثار گناه سراسر وجودشان را بپوشاند آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند بود. و آنها كه ايمان آورده‏ اند و اعمال صالح انجام داده‏ اند اهل بهشتند و همي شه در آن خواهند ماند.”

از مقاله استاد دکتر عبدالعزیز بایندر (اصطلاح ” اُمِّي” در قرآن کریم)

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید