بزرگترین سبب از میان اسبابی که موجب نرم شدن قلب میشود تلاوت قرآن میباشد، قلب انسان با هیچ چیزی همانند کلام خداوند نرم و متأثر نمیشود، زیرا قرآن کتابیست که عجایب آن پایان ناپذیر است، و شگفتیهای آن از بین نمیرود، هرگاه انسانی در آن به تفکر و تأمل بپردازد و از آن پند و نصیحت بگیرد قلب او در برابر خداوند نرم میشود. «کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُوْلُوا الأَلْبَابِ»: (ای محمّد ! این قرآن) کتاب پرخیر و برکتی است و آن را برای تو فرو فرستادهایم تا دربارهی آیههایش بیندیشند، و خردمندان پند گیرند. [ص: ۲۹] از جمله بزرگترین نعمتهای خداوند بر بندهاش که بر نرم شدن قلب و خشوع وی در مقابل خداوند کمک میکند تلاوت فراوان قرآن است، تلاوتی با تدبر و تحت تأثیر قرار گرفتن، خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ»: بیگمان کتاب بزرگی (به نام قرآن) را برای ایشان فرستادهایم که با آگاهی (کامل و شامل خدایانهی خود از فطرت انسان و سرشت جهان، احکام و معانی) آن را توضیح داده و تبیین کردهایم تا مایهی هدایت (ایشان به سوی سعادت) و رحمت (خدا در هر دو سرا) برای کسانی باشد که مؤمنین (بدان) باشند.
از میان مردم قلب کسی نرمتر است که هرگاه آیات قرآن را تلاوت می کند، دلش به لرزه میافتد و خاشع میگردد و سینه-اش گشاده و فراخ میشود، تلاوت آیات خداوند او را از تنگی دنیا به سوی گستردگی آخرت وعده ی خداوند خارج میکند که از خوشحال شدن به وعده ی رحمت خداوند پرواز میکند و همچنین او را به سوی تهدید میکشاند، مثل اینکه صدای ناشی از بازدم و نفَس بازپس دادنِ جهنم در جلوی گوشش قرار دارد، در نتیجه دل او در مقابل خداوند شکسته میشود و قلبش به لرزه میافتد. با سعادتترین مردمان در این جهان کسی است که خداوند قرآن را بهار دل او، نور سینه اش، بر طرف کننده ی ناراحتی اش و از بین برنده ی هم و غمش قرار داده باشد، به این خاطر میبینی اهل قرآن دلشان از همه ی مردم نرمتر است، زیرا خداوند قلب آنان را با موعظه های قرآن شکسته است، چنانکه می فرماید: «قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ»: ای مردمان! از سوی پروردگارتان برای شما اندرزی (جهت رهنمود زندگی) و درمانی برای چیزهائی که در سینهها است (همچون کفر و نفاق و کینه و ستم و دشمنی با حق و حقیقت) آمده است (که قرآن نام دارد) .
[یونس :۵۸]
قسوت، بیماری است. خداوند شهادت می دهد که شفای بیماری در قرآن است، قلب بنده با هیچ چیز همانند کتاب خداوند نرم نمی شود به این دلیل است که پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ خطاب به عبدالله بن مسعود می فرماید: «اتلُ علی القرآن»: بر من قرآن بخوان، ابن مسعود گفت: آیا من قرآن را بر تو بخوانم در حالی که بر تو نازل شده است؟! فرمود: «إنی أحب أن اسمعه من غیری» : من دوست دارم آن را از کسی دیگر بشنوم. ابن مسعود می گوید: سوره ی نساء را بر ایشان تلاوت کردم تا به این آیه رسیدم که خداوند می فرماید: «فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلاَءِ شَهِیداً * یَوْمَئِذٍ یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَعَصَوْا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمْ الأَرْضُ وَلاَ یَکْتُمُونَ اللَّهَ حَدِیثاً»: (ای محمّد! حال اینان) چگونه خواهد بود بدان گاه که از هر ملّتی گواهی (از پیغمبران برای شهادت بر قوم خود) بیاوریم و تو را (نیز به عنوان) شاهدی بر (قوم خود، از جمله) اینان (یعنی تنگچشمان و نافرمایان) بیاوریم؟ در آن روز (که چنین کارهائی به وقوع پیوندد ) کسانی که کفر را برگزیده و از فرمان پیغمبر سر بر تافتهاند ، دوست میدارند که کاش ( همان گونه که مردگان را در خاک دفن میکنند و خاک بر پیکرشان میریزند ، ایشان را نیز در دل خاک دفن میکردند و) زمین (مزار ایشان) را بر روی آنان صاف میکردند (و همچون مردگان در خاک پنهان میشدند و چنین شرمندگی و درد و رنجی را نمیدیدند. (در آن روز آنان) نمیتوانند (کردار یا) گفتاری را از خدا پنهان سازند . [نساء: ۴۲-۴۱ ] پیامبر به من گفت: «کافی است»، نگاه کردم که از چشمان مبارکش اشک سرازیر است. پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ کامل ترین مردم از جهت خشوع در برابر کتاب خداوند بود، در نماز ظهر قرآن تلاوت می کرد تا جایی که صدایی همانند صدای جوشیدن دیک از سینه اش شنیده می شد. سلف صالح از میان صحابه – خداوند از آنان راضی باد – در مقابل کتاب خداوند خاشع و فروتن بودند، هر یک از آنان در مقابل کتاب خداوند قلبی فروتن و خاشع و سینه ای گشاده و فراخ داشت.
چه بسا یکی از آنان در حالتی از خشم و عصبانیت قرار داشت اما هرگاه آیه ای از قرآن بر ایشان تلاوت می شد قلبش شکسته و فروتن می گردید، چه بسا دنیایی از ثروت و دارایی در دست یکی از آنان بود، هرگاه مقداری از قرآن را تلاوت می کرد، آن سرمایه را در راه خداوند انفاق می کرد. پس کسی که به دنبال سعادت و خوشبختی کامل با قلبی نرم و اوضاعی شایسته باشد، باید کتاب خداوند را در جلوی خویش به عنوان امام و پیشوایی در همه ی امور خیر و نیکی قرار دهد.
وقف سلیمانیه