دين وفطرت
اسراف از دیدگاه قرآن کریم (2)

اسراف از دیدگاه قرآن کریم (2)

اسراف از دیدگاه قرآن کریم (2)

  • افراط و تفریط هرکجا باشد، بد است. زیاده روی در اعتقادات هم از جمله یک نوع اسراف محسوب می شود.  در قرآ« کریم چنین آمده است:

      وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى*قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا*قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى*وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى [1]

و هر كس از ياد من رويگردان شود زندگي تنگ (و سختي) خواهد داشت، و روز قيامت او را نابينا محشور ميكنيم.* مي گويد: پروردگارا! چرامرا نابينا محشور كردي ؟ من كه بينا بودم!* ميفرمايد: اين بخاطر آن است كه آيات من به تو رسيد و آنها را فراموش كردي. امروز نيز تو فراموش خواهي شد!* و اينگونه جزا ميدهيم كسي را كه اسراف كند و ايمان به آيات پروردگارش نياورد و عذاب آخرت شديدتر و پايدارتر است!

در نگاه قرآنی دامنه مفهومی اسراف نه تنها ابعاد اقتصادی و هنجاری و اخلاقی، بلكه شامل حوزه اعتقادات را نیز می‌شود. بنابراین در حوزه‌های كلامی و اعتقادی و جامعه شناسی و روان شناسی و اصول اخلاقی و تربیتی و اقتصادی  و…  می‌توان از اسراف سخن گفت و به بررسی موارد و نیز علل و عوامل آن پرداخت.

به عنوان نمونه كسی كه خدا و حاضر بودن او را در دنیا و به درستی درک نکند، با پدید یک مشکل ساده مأیوس می‌شود و یا هرگاه مالی را از دست دهد اندوهگین خواهد شد. به این نحو كه عدم احساس خدا  موجب می‌شود كه در امور دنیوی و گرفتاری‌های آن خود را ببازد و بر مشكلات خویش بیافزاید. علاوه بر آن در آخرت نیز می‌بایست پاسخگوی رفتار و اعمال و عقیده خویش باشد و مجازات شود.

  • اسراف در امور اخلاقی

اسراف اخلاقی به معنای گرایش به مادیات و قطع رابطه و علاقه از خداوند است. آیات قرآن بسیاری از صفات انسانی را كه سبب گناه می شود، به عنوان امری اسرافی تلقی کرده و از آن بازداشته است.

اسراف در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی به این معناست كه فرد صفاتی را در خود به وجود آورد كه او را از حالت اعتدال بیرون برد. برخی از صفات مانند تكبر و بخل و مانند آن را می‌توان از مصادیق بارز اسراف در حوزه اخلاق معرفی كرد. در حوزه عمل اجتماعی نیز مراد از اسراف رفتارهای ناشکری است كه از فرد سر می‌زند. مثلا تکبر از جمله نمونه‌های خروج از اعتدال و تجاوز از حد و حدود است. بابت انحراف جنسی در قرآن چنین آمده است:

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِينَ*إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ [2]

و (به خاطر بياوريد) لوط را هنگامي كه به قوم خود گفت آيا عمل شنيعي انجام مي‏دهيد كه‏ احدي از جهانيان پيش از شما انجام نداده است؟!*آيا شما از روي شهوت به سراغ مردان مي‏رويد، نه زنان ؟ شما جمعيت تجاوزكاري هستيد!

قَالُوا كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ*قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ*

قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ*لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن طِينٍ*مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ

گفتند پروردگارت چنين گفته است، و او حكيم و داناست.* (ابراهيم) گفت پس ماموريت شما چيست اي فرستادگان (خدا)؟* گفتند ما به سوي قوم مجرمي فرستاده شده‏ايم.* تا باراني از سنگ – گل بر آنها بفرستيم.*

سنگهائي كه از ناحيه پروردگارت براي اسرافكاران نشان شده است!



[1] طه 124-127؛

[2]  اعراف 80 و 81،

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید