دين وفطرت
در باره کوتاه کردن ریش.

در باره کوتاه کردن ریش.

با سلام واحترامات میخواستم دیدگاه شمارا در باره حکم ریش یاد بگیریم طوریکه میدانید مذاهب اهل سنت واهل تشیع گذاشتن ریش را برای مسلمان واجب ویا سنت میدانند آیا کدام آیه درین باره موجود هست؟

  وعلیکم السلام سلام واحترامات خویش را برای شما خوانندگان عزیز تقدیم میدارم پرسنده گرامی در باره ریش هیچ آیه در قران کریم موجود نمیباشدفلهذا گذاشتن ریش امر دین نمیباشد اما در بعض ممالک دشمنان اسلام ریش را علامت مسلمانی قبول نموده مقابل افراد ریشدار جبهه میگیرند به این حالت گفته میتوانیم که گذاشتن ریش بهتر هست چرا که دشمنان اسلام تورا صرف به خاطر ریش ات مسلمان تلقی میکند وعلیه تو صرف به خاطر ریش ات جبهه میگیرند در واقع دشمنی این شخص همراه خودت نیست   با اسلام هست ومسلمان باید از دین اسلام دفاع بکند .

وهمچنان معلوم است که در دنیای کنونی ما, ریش یکی از نشانه های مسلمان واقعی بشمار می آید و کسانی که ریش ندارند مورد مذمت و سرزنش قرار می گیرند و حتی از طرف بعضی از مسلمانان مومن محسوب نمی شوند. البته ما طرفدار این فکر نیستیم و تایید نمیکنیم. چون در قران کریم آیه ای در باره حرمت کوتاه کردن ریش نداریم و کتاب خدا منبع اصلی ماست. ومانند این چنین حالت یک مسلمان ریش اش کوتاه کرده میتوانند چون بعضی از مسلمان های تندرو ریش را خیلی ها اهمیت دادند بعضاطوری شده  که کسی ریش نداشته باشد امامت ریش تراش را جایز نمیدانند اما این درست نیست چرا که نی در احادیت ونه در آیات به گذاشتن ریش امر نشده هست.   بییایید احادیث در باره ریش توجه کنیم. در مورد ریش از پیامبر صلی الله علیه وسلم احادیث ذیل نقل شده است:

عبد الله ابن عمر نقل می کند: رسول الله (ص) سبیل تان را بتراشید، ریش تان را نتراشید (رها کنید)

در روایت دیگر که در صحیحین است، چنین آمده است:

رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: اعمال زیر از فطرت است: تراشیدن موی بالای شرمگاه، کوتاه کردن ناخن، کوتاه کردن سبیل.

در روایت دیگر: ده چیز از فطرت است: کوتاه کردن سبیل، بلند کردن ریش، مسواک زدن، استنشاق (آب کشیدن داخل بینی)، مضمضه (آب کشیدن دهان)، کوتاه کردن ناخن، شستن لای انگشت ها، کندن مو زیر بغل، تراشیدن کشاله ران و عورت، استنجا ( شستن مخارج)؛

با توجه به احادیث بالا، برخی فقها گذاشتن ریش را واجب دانسته، برخی دیگر آن را سنت دانسته اند.  برخی هم می گویند در جامعه عرب ریش گذاشتن عرف بوده و پیامبر می خواست آن را سامان دهی کند. و این امر به شریعت ربطی ندار. البته مذاهب چهارگانه اهل سنت  و فقهای اهل شییعه نیز کوتاه کردن ريش را مکروه يا حرام دانسته اند.

اما دیدگاه ما اینچنین نیست. امر به رها کردن ريش در اين احاديث بخاطر مخالفت با مجوس و مشرکين است و از آنجا که مخالفت، يک علت معقولة المعني است و امکان از بين رفتن علت و به تبع آن از بين رفتن معلول وجود دارد گذاشتن ريش واجب نيست. از احادیثی که بالا دیدید نمی توانیم حکم حرمت تراشیدن ریش را برداشت کنیم. این که گفته شد امر فطری، به معنی حرام بودن عکس آن را نمی رساند. از احادیث باید خودمان قضاوت کنیم به این منظور که برخی به نظر ما به اشتباه حکم حرمت را برداشت کردند. آیا شما از احادیثی که خواندید حکم حرمت را فهمیدید؟  . ما فتوی خود را بر عدم حرمت صادر کردیم. اگر خوب توجه کردید در اين احاديث رها کردن ريش در کنار امور مستحب چون هرگز بخاطر ممنوعیت ریش گذاشتنغسل جمعه و مسواک زدن آمده، لذا همان حکم به آن تعلق مي گيرد. و نتیجة الکلام ریش گذاشتن سنت است نه حرام

نظریه ها

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید