دين وفطرت
مسائل راجع به ذبح حیوان (1)

مسائل راجع به ذبح حیوان (1)

مسائل راجع به ذبح حیوان (1)
در این مقاله احکام مرتبط به ذبح شرعی را بررسی خواهیم کرد. امروزه از کشورهای مختلف پرسش های مربوط زیاد مطرح می شود. برای پاسخ گویی به این شبهات آن را تقدیم حضور همه کاربران گرامی می نماییم. در قرآن کریم در آخرین آیه ای که نازل شده چنین آمده است:
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
گوشت مردار و خون و گوشت خوك و حيواناتي كه به غير نام خدا ذبح شوند و حيوانات خفه شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرت شدن از بلندي بميرند، و آنها كه به ضرب شاخ حيوان ديگري مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده، مگر آنكه (به موقع بر آن حيوان برسيد و) آنرا سر ببريد و حيواناتي كه روي بتها (يا در برابر آنها) ذبح شوند (همگي) بر شما حرام است و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان بوسيله چوبه‏هاي تير مخصوص بخت آزمائي، تمام اين اعمال فسق و گناه است – امروز كافران از (زوال) آئين شما مايوس شدند، بنابراين از آنها نترسيد و از (مخالفت) من بترسيد، امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين (جاودان) شما پذيرفتم – اما آنها كه در حال گرسنگي دستشان بغذاي ديگري نرسد و متمايل به گناه نباشند (مانعي ندارد كه از گوشتهاي ممنوع بخورند) خداوند آمرزنده و مهربان است.
در قسمت پایانی آیه شکلهای مختلف مردن حیوانات بیان شده است. خفه شدن، افتادن، شاخ زدن، مورد صید حیوانات درنده قرار گرفتن. اگر حیوانی بر سرش زده شده و یا از طرف حیوان دیگر زخمی شده باشد و یا از بلندی افتاده باشد اما هنوز جان نداده و زنده باشد می توان آن را ذبح کرد و گوشت آن را خورد.
امروزه در اروپا، قبل اینکه حیوان را سر ببرند، ابتدا نیزۀ آهنی در سرش فرو برده مغزش را متلاشی می کنند. اگر قبل از اینکه این حیوان جان دهد آن را ذبح کرد، گوشتش حلال است. اما اگر مرده باشد و بعد سر آن را برید، مردار (لش) محسوب شده و خوردن گوشت آن حرام است. یا شوک برقی وارد می کنند و در آن اثنا که زنده است ذبح می کنند، این گوشت حلال است. البته حیوانات را به این شکل آزار دادن درست نیست، اما در برخی جاها این گونه انجام می شود و ما باید بدانیم که حیوانی که هنوز زنده است و جان نداده اگر ذبح شود، حلال خواهد شد. اگر به این آیه دقت کنیم می بینیم که، راجع به اینکه قبل از ذبح باید "بسم الله" گفته شود، بحثی نشد. و همچنین اینکه ذبح کننده چه دینی داشته باشد، مطرح نشد.
در تمام مذاهب اهل سنت، گفته می شود که "حیوانی که مشرکین ذبح کردند حرام است. ولی حیوانی که اهل کتاب ذبح کرده باشد حلال است. اکثر فقهای شیعه مسلمان بودن ذابح را شرط ذبح شرعی دانسته اند. گروهی از فقهای شیعه اکل ذبیحه‌ی اهل کتاب را با شرط تسمیه یا مطلقا مجاز دانسته‌اند.
آیۀ 5 سوره مائده راجع به این موضوع توضیح می دهد.
لْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَن يَكْفُرْ بِالإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ
امروز چيزهاي پاكيزه براي شما حلال شد و (همچنين) غذاي اهل كتاب براي شما حلال است و غذاي شما براي آنها حلال مي‏باشد و (نيز) زنان پاكدامن از مسلمانان و زنان پاكدامن از اهل كتاب حلال هستند هنگامي كه مهر آنها را بپردازيد و پاكدامن باشيد نه زناكار و نه دوست پنهاني و نامشروع گيريد، و كسي كه انكار كند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد.اعمال او باطل و بياثر ميگردد و در سراي ديگر از زيانكاران خواهد بود.
همانطور که درآیه مطرح شده خوردن گوشتی که اهل کتاب ذبح می کنند مطرح شده ولی چیزی راجع به نخوردن گوشتی که مشرک ذبح کرده گفته نشد. یهودی و مسیحی از اهل کتاب محسوب می شود؛ اما در آیه 17 سوره مائده گفته شده "کسانی که گفتند خدا همان مسیح پسر مریم است مسلما کافر شده اند". امروزه هم مسیحیان بر این قائل به الوهیت عیسی هستند.
و مشرکین مکه راجع به بتهایشان چنین می گویند:
آگاه باشيد دين خالص از آن خدا است، و آنها كه غير از خدا را اولياي خود قرار دادند، و دليلشان اين بود كه اينها را نمی پرستيم مگر به خاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند، خداوند روز قيامت ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوري مي‏كند، خداوند آن كس را كه دروغگو و كفران كننده است هرگز هدايت نمي‏كند.
به گفتۀ مشرکین مکه، هدف اصلی آنان نزدیک شدن به خداوند می باشد. در صورتی که مسیحیان براین باورند که عیسی فرزند خدا و سوم از سه می باشد. مشرکین هیچ گاه به بتها خدا نگفته و در هنگام طواف کعبه چنین می گفتند: "لبیک اللهم لبیک. لبیک لا شریک لک الا شرکاٌ هو لک تملیکه وما ملک"
به این معنی که " بفرما خداوندا، دستور بده. بفرما تو هیچ شریکی نداری. فقط یک شریک داری که صاحب آن هم تو هستی."
مشرکین اینگونه می گفتند و فکر می کردند این گفتار به معنی شریک گرفتن برای خدا نیست. در صورتی که مسحیان میگویند که عیسی پسر خداست. به نظر ما مشرکین در وضعیت بهتری از اهل کتاب قرار دارند. در اینجا تضاد و دو گونگی ایجاد می شود، حیوانی که مشرک کشته خورده نمی شود در صورتی که اهل کتاب که در وضعیت بدتری از مشرکین قرار دارد، خورده می شود.
آیا هر حیوانی که مشرکین ذبح می کنند خورده می شود؟
فَكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ
پس اگر به آيات او ايمان داريد از آنچه نام خدا بر آن برده شده است بخوريد. (انعام6/118)
این آیه در مکه قبل از هجرت نازل شده است. آیا این به معنی بسم الله گفتن در ابتدای ذبح می باشد؟ جواب این سوال در آیه بعدی موجود است.
وَمَا لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُم مَّا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَّيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ
و شما را چه شده است كه از آنچه نام خدا بر آن برده شده است نمى‏خوريد. با اينكه خدا آنچه را بر شما حرام كرده به صورت آشکار به شما بیان کرده. و به راستى بسيارى از مردم ديگران را از روى نادانى با هوسهاى خود گمراه مى‏كنند آرى پروردگار تو به حال تجاوزكاران داناتر است.
این آیه در مکه نازل شد. مسلمانان مکه نسبت به گوشتهایی به یکدیگر می دادند شک و شبهه ای نداشتند اما گوشتهایی که مشرکان به آنها می دادند را نمی خوردند تا اینکه خداوند این آیه بالا (انعام 6/119) را برایشان نازل کرد.
مشرکان هر حیوانی را که می کشتند برای بتها نبود. در آیه 138 و 139 سوره انعام گفته شده که مشرکین حیواناتشان را به چند دسته تقسیم کرده بودند. گروهی از مشرکین، گوشت برخی حیوانی که می کشتند را فقط به افراد خاصی می دادند. سوار شدن بر برخی حیونات را ممنوع می کردند. به برخی از حیوانات هم نام غیر از خدا را ذکر می کردند و وقتی که این کار را می کردند می گفتند که این فرمایش خداوند است.
یعنی مشرکان برخی از حیواناتشان را با ذکر نام غیر از خدا(بتها) می کشتند و بقیه را به شکل عادی ذبح می کردند، یعنی اسم بتها را نمی آوردند. مسلمانان هم از گوشتهایی که مشرکان می کشتند دوری می کردند. به همین دلیل خداونداین آیه (انعام 119) را نازل کرد. این آیه به این مفهوم است که: چرا از این گوشتها که مشرکان با ذکر نام بتها می کشند نمی خورید؟ چونکه خداوند بر شما گوشت حیوان مرده(لش)، خون جهنده، و گوشت خوک و گوشتی که با ذکر نام غیر خدا بریده شده باشد را حرام کرده.
در صورتی که در مورد گوشتی که مشرکان بدون ذکر نام بتها می کشند، خداوند می فرماید که چرا از آن نمی خورید؟ و در مورد اهل کتاب هم می فرماید که خوراکیهای اهل کتاب بر شما حلال است. اینجا خوراکی به معنی عام خوردنی ها به کار برده شده، نه در مورد نحوه ذبح حیوان. پس نتیجه می گیریم فقط گوشتی که با ذکر نام غیر خدا بریده شده باشد را نمی توان خورد. نه هر گوشتی که مشرک کشته باشد. و خوردن غذاهای اهل کتاب هم آشکار بیان شده است.
در قسمت آخر آیه 119 سوره انعام خداوند چنین می فرماید:
"به راستى بسيارى از مردم ديگران را از روى نادانى با هوسهاى خود گمراه مى‏كنند آرى پروردگار تو به حال تجاوزكاران داناتر است."
اگر دقت کنیم به این قسمت از آیه متوجه می شویم که خداوند از گمراه کردن انسانها بدون دلیل بحث می کند. این نظر مذاهب که گفته می شود گوشت حیوانی که مشرکین ذبح کرده اند خورده نمی شود، بدون دلیل منطقی و نادرست است. در صورتی که خداوند تنها گوشت حیوانی که به نام غیر خدا ذبح شده باشد را حرام خواند. و متاسفانه مذاهب این را به اشتباه هر حیواناتی که مشرکین ذبح کرده باشند معنا داده اند.

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید