دين وفطرت
گفت و گو دینی

گفت و گو دینی

گفت و گو دینی

معمولا وقتی در باره دین اسلام صحبت می شود، اکثر مسلمانان می پندارند که این دین یک دین کاملا جدید برای ابطال ادیان ما قبلی آمده است. لذا وقتی با نمایاندگان ادیان دیگر بحث و گفت وگو می کنند، از آن زاویه ی خودساخته نگاه می کنند. باید بدانیم وقتی با کسی می خواهیم یک مناظره دوستانه و صمیمی داشته باشیم، در هر موضوع ای هم باشد، به طرف مقابل باید کمال احترام را بگذاریم. مخصوصا اگر این گفتو گو در زمینه دین به طور اولی این اصل باید حفظ شود.  اگرنماینده یک دین بیاید و به نماینده دین دیگری بگوید "دین شما دیگر تاریخ مصرفش گذشته است بیایید و به دین ما ایمان بیاورید" چه قدر موفق خواهد شد؟ و اصلا این ادعا صحت دارد؟

برای رسیدن به حقیقت در این باره باید اصلا دین خود را خوب بشناسیم و ببینیم که در این زمینه دستور قرآن چگونه است.  

در قرآن مصادیق بسیاری از آن ذکر شده است. آیا می دانید نخستین کسی که به گفت و گو پرداخته است خود خداوند متعال است؟  در خلقت آدم، خداوند با ملائکه سخن گفت و برای اثبات مدعای خود آدم را بر آنان عرضه داشت:

و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمين جانشينى خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آيا در آن كسى را مى‏گمارى كه در آن فساد انگيزد و خونها بريزد و حال آنكه ما با ستايش تو [تو را] تنزيه مى‏كنيم و به تقديست مى‏پردازيم فرمود من چيزى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد*

[خدا] همه [حقایق] نامها را به آدم آموخت‏سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مى‏گوييد از اسامى اينها به من خبر دهيد* گفتند منزهى تو ما را جز آنچه [خود] به ما آموخته‏اى هيچ دانشى نيست تويى داناى حكيم*

با شیطان سرپیچی کرده بود نیز خداوند به گفت و گو پرداخت:

رمود چون تو را به سجده امر كردم چه چيز تو را باز داشت از اينكه سجده كنى گفت من از او بهترم مرا از آتشى آفريدى و او را از گل آفريدى

آنچه که می خواهیم بگوییم این است که در این زمینه حتی خالق با مخلوق خود به گفت و گو پرداخته است. (این جا برای اختصار از گفت و گو خداوند با فرستادگان خود صرف نظر می کنیم)

اما بحث اصلی انبیاء نیز با اقوام و مخالفانشان به بحث پرداخته اند، مثلا به حضرت نوح (ع) که زمان طولانی تبلیغ کرده بود، مخالفانش گفتند: ای نوح تو با ما جدل و گفت و گو بسیار کردی. همچنین پیامبران دیگر همچون صالح، لوط، موسی، عیسی : و… با قوم خودشان بحث کرده اند که در قرآن آمده است.

خداوند می فرماید:

با حکمت و پند پسندیده به راه پروردگارت فراخوان و با آنان به گونه ای که بهتر است جدل (بحث) کن. (نحل 125)؛

اما در رابطه با اهل الکتاب خداوند می فرماید:

با اهل كتاب جز به [شيوه‏اى] كه بهتر است مجادله مكنيد

در سوره آل عمران 64 چنین آمده است:

ای اهل کتاب به سخنی روی آورید که میان ما و شما یکسان است این که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم و برخی از ما برخی دیگر را غیر از خداوند یکتا به خدایی نگیرد. اگر روی گرداندند بگویید گواه باشید که ما فرمانبرداریم.

یادمان نرود که در باره دین اسلام می فرماید:

چنان نيست كه اين قرآن از جانب غير خدا [و] به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق [كننده] آنچه پيش از آن است مى‏باشد و توضيحى از آن كتاب است كه در آن ترديدى نيست [و] از پروردگار جهانيان است(یونس 37)؛

نکات مهم:

1. در گفت و گو موضوع توحید باشد که سخن همه انبیاء پیشین بوده است؛

2. محور کلام را برای نفی شریک آورده نه اثبات وجود خدا. چون در آن زمینه مشکلی وجود ندارد.

3. یاد آوری یک حقیقت: اسلام دین تصدیق کننده دین ما قبل است، لذا باید تأکید داشت که مشترکات بین ادیان بیشتر است تا اختلافات؛

4. به نظر می رسد که وجه تسمیه از "گفت و گو بین ادیان"  را به "گفت و گو دینی" تبدیل کنیم، تأثیر مثبت بیشاری خواهد داشت.

 

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید