دين وفطرت
سن ازدواج

سن ازدواج

سن ازدواج

سؤال: حداقل سن ازدواج برای دختر چقدر باید باشد؟ در برخی از کشورهایی که شریعت اسلامی حاکم است، دختر را در نه سالگی به ازدواج می دهند آیا این کار درست است؟

جواب: اطفال در سن پایین نمی توانند ازدواج کنند. رسیدن به سن بلوغ برای ازدواج کافی نیست، بلکه باید رشید هم باشد. سن رشد در کشورهای مختلف با هم متفاوت است؛ اما دختر نه ساله رشید محسوب نمی شود.

خداوند در قرآن کریم چنین می فرماید:

و يتيمان را بيازماييد تا وقتى به [سن] زناشويى برسند پس اگر در ايشان رشد [فكرى] يافتيد اموالشان را به آنان رد كنيد و آن را [از بيم آنكه مبادا] بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخوريد و آن كس كه توانگر است بايد [از گرفتن اجرت سرپرستى] خوددارى ورزد و هر كس تهيدست است بايد مطابق عرف [از آن] بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد كرديد بر ايشان گواه بگيريد. خداوند حسابرسى را كافى است (سوره نساء آیه 6)؛

همچنین اگر آیات دو و سه سوره نساء را هم با این آیه بررسی و ارزیابی کنیم خواهیم دید که برای ازدواج کردن باید رشید بود.

در این آیه این چنین بیان شده که، سن ازدواج در دین مان، “سن رشد” است. و سن رشد با شروع دوران بلوغ آغاز می شود، اما در افراد این دوره متفاوت است. برای مثال شخصی همزمان با بلوغ به سن رشد هم می رسد، ولی دیگری به سن بلوغ رسیده ولی چند سال بعد به سن رشد می رسد. و اینکه تشخیص داد که فرد به سن رشد رسیده یا نه، با خانواده، یعنی ولی آن شخص است. در دین اسلام عقد نکاح باید با حضور و اذن ولی انجام پذیرد، در غیر این صورت این عقد قابل قبول نیست.

نظریه

  • بالا رفتن سن ازدواج و تحصیل و اشتغال زن   1066- بالا رفتن سن ازدواج و نیز مستمراً کوتاهتر شدن عمر مفید زناشوئی ها به بهانه تحصیل و تورم و امثالهم فقط و فقط گریز از ازدواج به معنای گریز از ولایت زناشوئی بخصوص از جانب زن است که همواره مترصد یافتن یک شوهر میلیاردر احمق و سلطه پذیر و بازیچه هستند. یعنی ارزش تحصیل و اشتغال برای زن فقط به قصد ولایت ناپذیری از شوهر است که اصل این ولایت ناپذیری عدم پذیرش غیرت شوهر است که به معنای عدم پذیرش عصمت است. یکی از موارد اتهام بنده در دادگاه، تهمت به همه زنان جامعه بود از طریق طرح چنین حقایقی! ولی خود زنها بیش از هر کسی بر درستی این حقیقت قلباً اذعان دارند!   1067- یکی از دلایل رد این حقیقت از جانب زنان اینست که : « ما به چنین نیت پلیدی به سوی تحصیل در دانشگاه و اشتغال نمی رویم بلکه منظورمان بالا بردن سطح علمی خود و خانواده مان است و نیز کمک اقتصادی به شوهرانمان است و …» می بینیم که این ادعائی سراسر خداپسندانه و الهی و بلکه ایثارگرانه است. ولی عجبا که نتیجه کار در عمل کاملاً وارونه از آب در می آید آیا چنین نیست؟   از کتاب " بود و نبود " استاد علی اکبر خانجانی 

مارا از مدیای مجازی متوانید دنبال بکنید